وطن! به زندگی مادرانه‌ات سوگند؛ جهان بدون تو گم می‌کند صفایش را

وطن! به زندگی مادرانه‌ات سوگند؛ جهان بدون تو گم می‌کند صفایش را

به گزارش خبرنگار مهر، فائزه امجدیان شعر تازه‌ای با عنوان «زنی به نام وطن» سروده است.

به گزارش خبرنگار مهر، فائزه امجدیان شاعر کتاب «مژدگانی»، شعر تازه‌ای با عنوان «زنی به نام وطن» سروده است.

در ادامه شعر امجدیان را با هم می‌خوانیم:

*

بیا بیا که بخوانیم شعرهایش را

و بشنویم زبان غزل‌سرایش را

زنی‌ست آن‌که اساطیر گفته‌اند از او

زنی‌ست آن‌که نوشتند ماجرایش را

زنی به نام وطن صبح زود می‌خواند

به گوش مسجد هر شهر ربنایش را

چه مادرانه در آغاز روز می‌بندد

به روی بازوی هر پهلوان دعایش را

روانه می‌شود و می‌رود به لاهیجان

که باز دم بکند صبح زود چایش را

سری به کوه دماوند می‌زند حتماً

و خواهرانه اتو می‌کند قبایش را

به سمت شهر ابرکوه می‌رود بشکوه

به دست سرو کهن می‌دهد عصایش را

به قم می‌آید و کنج رواق آئینه

پر از هوای حرم می‌کند هوایش را

به سوی نقش جهان، راستای مسگرها

میان دیگ مسی می‌پزد غذایش را

نشسته پای غزل‌های تیشه‌ی فرهاد

شنیده از نفس بیستون صدایش را

دوباره آمده برنو به دست تا لب مرز

که باز اهرمن آورده اژدهایش را

به حافظیه و خوبان پارسی‌گویش

رسانه مژده‌ی رندان پارسایش را

اذان ظهر شد و مسجد نصیرالملک

شنیده است صدای خدا خدایش را

نشسته بعد اذان پشت دار قالیچه

که رج به رج همه‌ی شهر و روستایش را…

کشیده نقشه‌ی زیبایی از شب اروند

و بافته بَلَم و لنج و ناخدایش را

شبیه نقشه‌ی گلریز قالی تبریز

چه خوب بافته ایران و جای‌جایش را

غروب مویه‌کنان می‌رود به چزابه

دوباره روضه گرفته‌ست کربلایش را

وجب وجب همه‌ی دشت فکه را گشته

مگر بیابد از این خاک آشنایش را

شب است، می‌رود آرام روی کوه سهند

که بشنویم همه شور لای‌لایش را

دوباره بقچه‌ای از درد دل بغل کرده

که باز گریه کند مشهدالرضایش را

مرور می‌کند از خاطرات گوهرشاد

صدای چادر در خاک و خون رهایش را

مرور می‌کند از داغ شیخ فضل‌الله

تکانِ صندلیِ دار پیش پایش را

مرور می‌کند از دوره‌ی رضاخانی

وفور قحطی و دزدان بی‌حیایش را

مرور می‌کند اندوه رفتن بحرین

و کودکانِ از آغوش خود جدایش را

گذشته دوره‌ی تاریک گوشه‌گیر شدن

نگاه کن که ببینی بروبیایش را

که تار مویی از او کم نمی‌شود دیگر

بغل گرفته شهیدان جان‌فدایش را

وطن! به زندگی مادرانه‌ات سوگند

جهان بدون تو گم می‌کند صفایش را

اگر بهای شکوفایی تو جان من است

بگیر جان مرا، می‌دهم بهایش را

مرا هجا به هجا در بغل بگیر وطن

شبیه دفتر شعری که بیت‌هایش را

کد خبر 6572305 جواد شیخ الاسلامی

  • نقش سهراب سپهری و تربیت مادر در زندگی یک شاعر جوان؛ شعر پناه است

  • در «خشت اول» به سوالات اصلی درباره شعر پاسخ داده‌ام

  • «حسن کاشی»، شاعری که بر محتشم اثر گذاشت؛ اولین پادشاه مغول که شیعه شد

  • تلگرام خبرگزاری زیر خبر
  • تلویزیون آن
  • چاه‌های آب کشاورزی گرمسار به پنل خورشیدی مجهز شدند

  • حمله بزرگ روسیه به کی‌یف؛ زلنسکی:پوتین موشک را به میز مذاکره ترجیح داد

  • ۶۰ برگزیده ششمین اجلاسیه نماز تقدیر می‌شوند

  • پیشتازی بانک ملی ایران در پرداخت وام فرزندآوری

  • ضرورت راه اندازی هلدینگ دارویی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

  • توقیف همزمان دو محموله آرد در بیرجند؛ یک واحد متخلف پلمب شد

  • ۱۶ هزار مترمربع به کتابخانه‌های کشور افزوده می‌شود

  • در یک‌سال گذشته نقشه راه و مرکز ملی پاسخ به بحران راه‌اندازی شد

  • نماز جمعه نماد وحدت، همدلی و آگاهی است

  • تیم ملی ایران با پیراهن اول مقابل افغانستان قرار می گیرد

  • تبلیغات جنسی؛ راهکار تل‌آویو برای انحراف افکار عمومی از جنایات در غزه

  • جادوی سیاه رمالی در اعماق آب؛ طلسم‌ها قفل‌های تازه زندگی

  • پیش‌بینی هواشناسی امروز ۶ شهریور؛ بارش رگباری باران در ۵ استان کشور

  • درخواست یکطرفه اروپا؛ ایران مانع بازگشت تحریم‌ها شود

  • اجرای آزمایشی طرح ترافیک موتورسیکلت‌ها در تهران

  • گروسی: هیچ مدرکی مبنی بر انتقال اورانیوم از اصفهان وجود ندارد

  • پیدا شدن بانوی مفقودی در ناهارخوران گرگان

  • عملیات هلی‌برن صهیونیست‌ها در ریف دمشق

  • سرپرست معاونت علوم مهندسی و ‌کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شد

  • اردوغان: عاملان کشتار فلسطینیان به زودی حساب پس خواهند داد

  • روزنامه‌های صبح پنج‌شنبه ششم شهریور ۱۴۰۴

    روزنامه‌های صبح پنج‌شنبه ششم شهریور ۱۴۰۴

  • روزنامه‌های صبح چهارشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۴

    روزنامه‌های صبح چهارشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۴